مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری و معاملات

مدیریت ریسک پس از انتخاب دارایی، مهم‌ترین بخش یک سرمایه‌گذاری موفق است. استراتژی‌های مدیریت ریسک به این منظور طراحی شده‌اند تا خطرهای مورد توجه سبدسرمایه‌گذاری یا موقعیت سرمایه‌گذاری را کاهش دهند. برای مثال یکی از ساده‌ترین استراتژی‌های مدیریت ریسک تعیین حد سود یا حد ضرر پیش از ورود به یک موقعیت سرمایه‌گذاری است.

 ریسک‌پذیری در انسان‌ها یک پدیده‌ی متنوع است. هر شخص با توجه به ژنتیک، شرایط رشد، افکار و غیره، ممکن است اشتهای ریسک متفاوتی داشته باشد؛ حتی ریسک‌پذیرترین افراد نیز با ورود به یک موقعیت معاملاتی به دنبال حداقل کردن ریسک‌های موجود هستند. استراتژی‌های متنوعی برای مدیریت ریسک وجود دارند و بسته به شرایط، این استراتژی‌ها می‌توانند ساده یا پیچیده باشند. در ادامه‌ی این مطلب قصد داریم برخی از استراتژی‌های مدیریت ریسک را شرح دهیم. اما به منظور این کار در ابتدای امر نیاز است تا با مفهوم ریسک و مدیریت ریسک آشنا شویم.

ریسک و مدیریت آن چیست؟

همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها شامل درجه‌ای از ریسک هستند. در دنیای مالی ریسک به درجه‌ای از عدم قطعیت گفته می‌شود که با وجود آن، سرمایه‌گذار می‌تواند در یک تصمیم مالی متحمل زیان سرمایه شود. شاید با خواندن این تعریف این ذهنیت برای مخاطب ایجاد شود که ریسک کردن یک عمل نکوهیده است که هر سرمایه‌گذار باید از آن پرهیز کند. می‌توان گفت این ذهنیت غلط‌ترین رویکرد ممکن برای سرمایه‌گذاری است. شاید نتوان به صورت صرف تعریفی برای بد یا خوب بودن ریسک ارائه داد. پس برای سنجش این مورد دست به دامان تعریفی به نام ریسک-بازده می‌شویم. هر شخص برای مشارکت در یک سرمایه‌گذاری می‌بایست ریسک‌های یک تصمیم مالی را در مقابل بازده آن قرار دهد. طبیعتا هر چقدر ریسک‌های یک تصمیم مالی بالاتر باشد، شخص انتظار بازده بالا‌تری از سرمایه‌گذاری دارد. سرمایه‌گذاری جسورانه(Venture capital) مثال خوبی برای این موضوع است. پیترتیل کارآفرین بزرگ آمریکایی در سال ۲۰۰۴ مبلغ ۵۰۰ هزار دلار را روی فیس‌بوک سرمایه‌گذاری کرد. سرمایه‌گذاری این مبلغ در یک استارت‌آپ کوچک که هر لحظه امکان نابود شدن دارد شاید از نظر ما غیرمنطقی به نظر بیاید اما تنها دو سال بعد از این سرمایه‌گذاری، تیل با پیشنهاد ۱۰ میلیون دلاری برای سهم خود در فیس‌بوک مواجه شد.

 ریسک‌های سرمایه‌گذاری مالی را می‌توان در پنج بخش دسته‌بندی کرد: ریسک کسب‌وکار، ریسک نوسان قیمت سهام، ریسک تورم، ریسک نرخ بهره و ریسک نقدینگی. حال که با مفهوم ریسک سرمایه‌گذاری آشنا شدیم به سراغ تعریف مدیریت ریسک رویم؛ مدیریت ریسک به معنای پیش‌بینی و شناسایی خطرهای مالی یک سرمایه‌گذاری و انتخاب بهترین رویکرد و استراتژی برای حداقل کردن آن‌ها است. به صورت کلی فرایند مدیریت ریسک در دو بخش کلی دسته‌بندی می‌شود: ۱. مدل کردن ریسک و شناسایی خطرات مرتبط ۲.ایجاد برنامه‌ای مناسب و کارآمد برای مقابله با خطرات.

مفهوم استراتژی مدیریت ریسک

استراتژی‌های مدیریت ریسک برنامه‌ها و اقداماتی هستند که یک سرمایه‌گذار یا معامله‌گر، پس از شناسایی ریسک‌های تصمیم مالی خود اتخاذ می‌کند. توجه داشته باشیم به دلیل وجود عدم قطعیت ممکن است استراتژی شما کارا نباشد اما زیان شما در سرمایه‌گذاری را کاهش دهد.

استراتژی‌های مدیریت ریسک را می‌توان در چهار دسته کلی دسته‌بندی کرد:

  • 1- اجتناب از ریسک: سرمایه‌گذاری نکردن در موقعیت‌ها یا پروژه‌هایی که آستانه‌ی ریسکی بالاتر از حد تحمل سرمایه‌گذار دارد. این استراتژی دارای ۴ زیر بخش است: اجتناب از ارائه، مذاکره‌ی دوباره، خروج پس از اولین دوره و باطل کردن موقعیت.
  • 2- کاهش ریسک: این استراتژی برای نگه داشتن ریسک در سطحی قابل قبول استفاده می‌شود. یکی از رویکردهای این استراتژی متنوع‌سازی سبدسرمایه‌گذاری است.کاهش ریسک معمولا با یکی از دو روش مذاکره در زمان قرارداد در صورت امکان و ایجاد استانداردهای سرمایه‌گذاری انجام می‌پذیرد.
  • 3- انتقال ریسک: در این استراتژی سرمایه‌گذار با شکستن و تقسیم کردن ریسک خود با شخص ثالث، مقدار ریسک خود را پایین می‌آورد. نمونه‌ی بارز این روش خرید بیمه‌نامه است. ریسک بروز خطر با پرداخت مبلغی مشخص به بیمه‌گر انتقال می‌یابد و در صورت ایجاد مشکل در سرمایه‌گذاری بیمه‌گر زیان بیمه‌گذار را جبران می‌کند.
  • 4- پذیرش ریسک: در این استراتژی شخص زیان احتمالی خود در سرمایه‌گذاری را می‌پذیرد و برنامه‌ی خاصی برای کمینه‌کردن آن ندارد. دلیل اتخاذ این رویکرد می‌تواند این باشد که سرمایه‌گذار ریسک چندانی در تصمیم خود نمی‌بیند.

با توجه به وضعیت اقتصاد جهانی و اقتصاد ایران به دلیل پس لرزه‌های همه‌گیری کرونا، لازم است هر سرمایه‌گذار پیش از ورود به یک موقعیت سرمایه‌گذاری استراتژی مدیریت ریسک خود را آماده کند. به یاد داشته باشیم اتخاذ استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک تنها برای کمینه کردن زیان است و به طور کامل از زیان جلوگیری نمی‌کند. حال با توضیحات و تعریفات فوق به سراغ چند استراتژی مدیریت ریسک رویم و آن‌ها را به صورت جزئی مورد بررسی قرار دهیم.

استراتژی اول: تعیین نقاط سود و زیان

ترس و طمع دو عنصر اصلی در نهاد هر سرمایه‌گذار است که ممکن است تمام معادلات را در یک سرمایه‌گذاری خوب تحت تاثیر قرار دهد و منجر به زیان شود. برداشت به موقع سود و خروج به موقع در زیان به جهت اجتناب از ضرر بیشتر، از مواردی است که به شدت تحت تاثیر ترس و طمع سرمایه‌گذار قرار می‌گیرد. برای جلوگیری از این موارد سرمایه‌گذار پیش از ورود به یک موقعیت سرمایه‌گذاری می‌بایست حد سود و ضرر خود را مشخص کند. به این نکته توجه کنید که حد سود و ضرر باید پیش از ورود به موقعیت سرمایه‌گذاری تعیین شود. زمانی که در یک موقعیت معاملاتی یا سرمایه‌گذاری هستید نوسانات قیمتی فشار ذهنی زیادی را به شما اعمال می‌کند، طبیعتا یکی از ریسک‌های موجود در این شرایط عدم توانایی بر تصمیم‌گیری است. بنابر این همواره با سطح توقع مشخص از سود و زیان در یک موقعیت معاملاتی یا سرمایه‌گذاری وارد شوید.

اگر در بازارهای مالی فعالیت می‌کنید؛ پیشرفت سامانه‌های معاملاتی به شما این امکان را داده‌ است تا با تنظیم حد سود و ضرر خود به صورت سیستمی، از چک کردن مداوم قیمت راحت شوید. این ویژگی باعث می‌شود توانایی شما به عنوان یک معامله‌گر در تحلیل و تجزیه ریسک‌های بالقوه‌ی بازار بالا رود و خواسته‌های معقولی از سرمایه‌گذاری خود داشته باشید.

استراتژی دوم: تعیین بودجه‌ی سرمایه‌گذاری

بودجه‌بندی سرمایه یا مارجینینگ یکی از ارکان مهم در سرمایه‌گذاری است. این استراتژی ساده اما کارآمد را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد:«تمام سرمایه‌ی خود را در یک تصمیم معاملاتی درگیر نکنید!». توصیه‌ی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران حرفه‌ای برای شما این است که در بازارهای مالی بیشتر از 5 تا 30 درصد سرمایه خود(بسته به ریسک بازار مورد معامله) و در موقعیت‌های سرمایه‌گذاری بیشتر از ۵۰ درصد سرمایه‌ی خود را وارد نکنید.

فرض کنید سهام شرکت فرضی الف در روز خرید شما ۱۰۰ تومان ارزش دارد، شرکت فرضی الف در زمینه‌ی تولید دستگاه تلگراف فعالیت می‌کند. به ناگاه با اختراع وسیله‌ای به نام تلفن،ارزش سهام این شرکت به ۲۰ تومان سقوط می‌کند. در صورتی که شما برای سرمایه‌گذاری خود بودجه‌بندی نکرده باشید ۸۰ درصد سرمایه‌ی خود را طی یک شب از دست می‌دهید اما اگر ۲۰ درصد سرمایه‌ی کلی خود را روی این سهام سرمایه‌گذاری کرده باشید تنها ۱۶ درصد از سرمایه‌ی کلی خود را از دست می‌دهید و می‌توانید با ۸۴ درصد باقی مانده‌ی سرمایه، زیان خود را جبران کنید. تقریبا پیش‌بینی اختراع تلفن و نابودی صنعت تلگراف برای هر سرمایه‌گذار غیرممکن است. بودجه‌بندی سرمایه این امکان را به شما می‌دهد تا امکان جبران زیان خود را داشته باشید و ریسک‌های سیستماتیک تاثیر کمتری روی شما داشته باشند.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری بسته به حوزه‌ی فعالیت خود، تنها بخشی از سرمایه‌ی صندوق خود را در یک پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنند. درصد مشارکت در هر سرمایه‌گذاری با توجه به ریسک آن تعیین می‌شود. صندوق‌های سرمایه‌گذاری بازار سهام، در برخی از موارد تا ۵۰ درصد بودجه‌ی صندوق خود را نیز در یک پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنند. این حجم ورود بالا به یک موقعیت معاملاتی یا سرمایه‌گذاری می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما قطع به یقین سرمایه‌گذاری در آن برای صندوق دارای ریسک کمی بوده است. از سمت دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهد صندوق‌های جسورانه حداکثر به صورت میانگین ۰.۷ درصد از سرمایه‌ی کلی خود را در یک موقعیت سرمایه‌گذاری وارد می‌کنند.

استراتژی سوم: هجینگ سرمایه‌گذاری و پرتفوسازی

نوعی از ریسک‌ها در سرمایه‌گذاری موجود است که به آن ریسک غیرسیستماتیک می‌گویند. این ریسک منحصر به پروژه‌ یا کالایی است که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنید یا روی آن معامله انجام می‌دهید. برای درک بهتر ریسک سیستماتیک شرایطی را تصور کنید که در یک شرکت پتروشیمی سرمایه‌گذاری کرده‌اید. اگر دولت با مصوبه‌ای نرخ خوراک کارخانه‌ها را افزایش دهد، سوددهی شرکت پایین‌ می‌آید و در نتیجه‌ی آن قیمت سهام کاهش پیدا می‌کند. خبر خوب این است که سرمایه‌گذاران می‌توانند با ساخت سبدسرمایه‌گذاری و متنوع کردن سرمایه‌گذاری‌های خود این ریسک را کاهش دهند. روش‌های متنوعی برای ساختن سبد سرمایه‌گذاری وجود دارد که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. در پرتفویی که به صوررت مناسب چیده شده باشد ریسک غیرسیستماتیک تقریبا برابر با صفر است. استفاده از روش‌های متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری باعث می‌شود تا از رشد بازار با پول هوشمند جا نمانید.

استراتژی‌های پوشش ریسک با هجینگ معمولا توسط سرمایه‌گذاران و معامله‌گران حرفه‌ای‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این روش که با استفاده از قراردادهای آتی و اختیار معامله انجام می‌شود، سرمایه‌گذار یا معامله‌گر می‌تواند با استفاده از این قراردادها قیمت را در آینده قفل کند. برای مثال در یک قرارداد آتی سکه‌ی طلا سرمایه‌گذار احساس می‌کند قیمت از ۲۰ میلیون تومان ریزش می کند. او می‌تواند با درگیر کردن مبلغ اندکی پول به عنوان وثیقه و بستن یک قرارداد فروش با قیمت ۲۰ میلیون تومان در تاریخ مشخص، اگر قیمت سکه به ۱۵ میلیون تومان رسید از موقعیت معاملاتی خود سود کند. قسمت جالب استفاده از استراتژی‌های پوشش ریسک به وسیله‌ی قرارداد‌های آتی این است که می‌توان به وسیله‌ی آن‌ها استراتژی‌های ترکیبی ایجاد کرد و از حالات مختلف نوسان قیمت سود برد (امیدوارم در شماره‌های بعدی مجله بتوانم به صورت اختصاصی در این رابطه صحبت کنم). قرارداد‌های آتی به قدر جذاب هستند که برای افزایش بازدهی شرکت، به مدیرعامل آن اخیار خرید شرکت به صورت پاداش داده‌ می‌شود تا در صورت عملکرد بالاتر از حد انتظار از این اوراق کسب درآمد اهرمی کند.

متاسفانه در بازار مالی ایران، ابزار‌های مشتقه به اندازه‌ی دیگر کشورهای جهان توسعه پیدا نکرده‌‌اند. هرچند شایان ذکر است در سال‌های اخیر شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در این موضوع، به همت تیم‌های مشتقه‌ی بورس‌های ایران بوده‌ایم. استفاده از ابزار مشتقه برای مدیریت ریسک به قدری جالب و مورد توجه است که در سالیان اخیر بارها دیده‌ایم که حجم معاملات این بازار از حجم معاملات بازار نقدی در ایالات متحده‌ی آمریکا فراتر رفته. یکی از موارد استفاده‌ی قراردادهای آتی در بازار رمزارزها است. این بازار به دلیل نوسانات شدید و زیاد نیازمند ابزار مدیریت ریسک قوی‌ و کارآمد است. اکثر معامله‌گران حرفه‌ای رمزارز، از قراردادهای آتی برای پوشش ریسک خود در برابر این نوسانات استفاده می‌کنند. نمودار زیر بیانگر حجم بازار نقدی و بازار آتی این دارایی‌ها است:

استراتژی چهارم: برنامه‌ی خروج از سرمایه‌گذاری

برنامه‌ی خروج یکی از مهم‌ترین بخش‌های سرمایه‌گذاری است. این برنامه می‌تواند با زیان یا سود صورت گیرد. بسیاری از سرمایه‌گذران پس از رسیدن به سود با خوش‌بینی بیش از حد و ایده‌آل‌گرایی همچنان موقعیت سرمایه‌گذاری خود را حفظ می‌کنند و این عامل سبب می‌شود تا سرمایه‌گذاری سودآور آن‌ها با زیان مواجه شود. اکثر سرمایه‌گذاران حرفه‌ای پیش از اتخاذ یک تصمیم مالی به وسیله‌ی تجزیه، تحلیل و پیشبینی برای خود، نقاط خروج امنی را مشخص می‌کنند. استراتژی خروج منحصر به بازده نیست. هر استراتژی خروج شامل دستورالعمل جامع و کاملی در رابطه با نقد کردن سود است. استراتژی خروج انواع مختلفی دارد اما می‌توان به صورت کلی آن را در دو دسته، بخش‌بندی کرد:

  • ۱.استراتژی خروج از سرمایه‌گذاری کسب‌وکار.
  • ۲.استراتژی خروج از معامله.

استراتژی خروج معمولا برای یکی از حالات زیر استفاده می‌شود:

  • ۱.بستن یک کسب‌وکار غیر سودده.
  • ۲.تحصیل سود سرمایه‌گذاری.
  • ۳.خروج از یک کسب‌وکار به دلیل تغییر اساسی در شرایط بازار.
  • ۴. کم کردن حقوق مالکیت در شرکت.

توجه داشته باشیم این خروج ممکن است از طریق بازار سرمایه انجام نپذیرد(مانند واگذاری سهام در استارت‌آپ‌ها یا شرکت‌های سهامی خاص)، به همین دلیل نیاز است که از مدل‌های مالی برای ارزش‌گذاری دارایی یا شرکت مورد فروش استفاده کنیم. معمولا در بحث سرمایه‌گذاری کسب‌وکار، استراتژی خروج با عرضه‌ی اولیه‌ی صورت می‌پذیرد و به همین دلیل لازم است پیش از ورود به یک سرمایه‌گذاری اطلاعات لازم در رابطه با این امر را مطالعه کنید و برنامه‌ی خود را بنویسید.

استراتژی پنجم: آنالیز ریسک به بازده

در ابتدای هر سرمایه‌گذاری تجزیه و تحلیل ریسک به بازده را انجام دهید. این فاکتور به شما نشان می‌دهد میزان ضرر شما چه نسبتی با سود احتمالی‌تان در آینده دارد. این روش به شما کمک می‌کند تا قبل از سرمایه‌گذاری، معایب، مزایا، منابع، زمان یا مبلغ پول خرج شده را قبل از ورود ارزیابی و کشف کنید.

توجه داشته باشید در مدل‌های تحلیلی با این روش تنها ریسک‌های مشهود و سود و زیان حسابداری در نظر گرفته نمی‌شود بلکه در محاسبات باید فرصت-هزینه‌ی هر منبع مورد فرض قرار گیرد.

استراتژی ششم: تحقیقات شخصی

اطلاعات، بزرگ‌ترین برگ برنده‌ی ما در هر سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذار مطلع همواره برنده‌ی بازار و کسب‌وکار خواهد بود. در عصر اینترنت دسترسی به اطلاعات بیش از گذشته برای هر شخص مهیا شده است و تحقیقات به مراتب آسان‌تر از هر زمانی است. سعی کنید همواره پیش از گرفتن هر تصمیم سرمایه‌گذاری در رابطه با حوزه‌ی فعالیت، بازار، قوانین، چشم‌انداز آینده و ... اطلاعات جمع‌آوری کنید. جمع‌آوری اطلاعات ضروری در این مبحث باعث می‌شود دید بهتری به ریسک‌های سرمایه‌گذاری خود پیدا کنید و انتظار شما از بازده معقول گردد. سعی کنید در تحقیقات خود از منابع معتبر استفاده کنید. گستردگی اینترنت سبب شده تا مقدار زیادی از داده‌های بی‌ارزش و بی‌اعتبار در سطح فضای مجازی انتشار پیدا کند.

در نهایت اگر سطح سرمایه‌گذاری شما بالاست سعی کنید اطلاعات خود را از متخصصین این حوزه دریافت کنید. مسائل سخت همواره جواب آسان ندارند و ممکن است با جست‌وجوی سطحی در اینترنت به دام کلاه‌برداران گرفتار شویم و یا با سوگیری‌های شخصی تصمیم غلط بگیریم.(در صورت علاقه‌ی بیشتر به این حوزه می‌توانید از کتاب مرگ تخصص اثر تام نیکولز استفاده کنید). در این مطلب سعی کردیم مفاهیم پایه‌ی ریسک را توضیح دهیم و با دادن شش استراتژی ریسک پرتفوی و سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهیم. این روش‌ها همگی از جمله روش‌های ساده‌ی مدیریت ریسک هستند و روش‌های پیچیده‌تری نیز موجود است اما همین شش روش ساده به حد زیادی از ریسک سرمایه‌گذاری شما می‌کاهد.