بانک سیلیکونولی (Silicon Valley Bank یا به اختصار، SVB) یک موسسه مالی پیشرو مستقر در سانتاکلارا کالیفرنیا است که طیف گستردهای از خدمات مالی و بانکی را به مشتریان خود در حوزههای تکنولوژی، سلامت و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC Industries) ارائه میدهد. این بانک که در سال ۱۹۸۳ میلادی تاسیس گردید، به سرعت به یک بازیگر حیاتی در اکوسیستم سیلیکونولی تبدیل شد و حضور خود در سراسر جهان را با گشایش دفاتر در کشورهای مختلف پررنگتر کرد، به طوریکه این بانک به مدت ۴۰ سال، فعالیتهای خود را به جامعهی سرمایهگذاری خطرپذیر گره زده بود. مایکل موریتز (Michael Moritz)، از سهامداران موسسه Sequoia Capital، پیشتر گفته بود که Sequoia همواره به استارتاپهای نوپا توصیه میکند که در بانک سیلیکونولی حساب باز کنند. در این مقاله به بررسی دلایل ورشکستگی بانک سیلیکونولی، برآورد خسارات وارده و بررسی پیامدهای احتمالی آن میپردازیم. همچنین، به آخرین اخبار مدیریت این بحران و اقدامات انجامشده برای رفع آن نیز خواهیم پرداخت.
بانک سیلیکونولی در ابتدا یک بانک محلی (Regional) برای یک صنعت بهخصوص یعنی فناوری بود؛ صنعتی که به یکی از قدرتمندترین موتورهای اقتصادی دنیا تبدیل شد و بانک سیلیکونولی را به ۱۶اُمین بانک بزرگ ایالات متحده آمریکا با داراییهایی به ارزش حدودی ۲۰۰ میلیارد دلار تبدیل کرد. همچنین، در نهایت نیز موجب شد که سقوط این بانک در ۱۰ مارس، بزرگترین ورشکستگی بانکی آمریکا از سال ۲۰۰۸ باشد. روز پیش از این اتفاق، اخباری در رابطه با اینکه این بانک بر روی برخی از سرمایهگذاریهایش متحمل زیان شده است، موجب سقوط آزاد قیمت سهام شرکت مادر این بانک، یعنی گروه مالی بانک سیلیکونولی(SVB Financial Group) شد.این اتفاق باعث شد که سپردهگذارانِ نگران در تلاش برای خروج سرمایهی خود از بانک، اقدام به برداشت ۴۲ میلیارد دلار در یک روز کنند. این اتفاق اما برای افراد و شرکتهای بسیاری که در دنیای استارتاپها با بانک سیلیکونولی کار میکردند، مانند این بود که در حال آفتاب گرفتن در سواحل زیبای مدیترانه ناگهان با یک سونامی سهمگین مواجه شوند؛ چراکه شرکت بیمه سپرده فدرال (Federal Deposit Insurance Corp. یا به اختصار، FDIC) تنها تا ۲۵۰ هزار دلار را برای هر سپرده پوشش میدهد؛ ولی این در حالی بود که بسیاری از کسبوکارها اعداد خیلی بالاتری از این رقم را در بانک سیلیکونولی سپردهگذاری کرده بودند. برای اینکه اندکی شرایط بهتر ترسیم شود، بهتر است بدانیم که مدیر یکی از کسب و کارهایی که بیش از ۴۰ میلیون دلار در بانک سیلیکونولی سپردهگذاری داشت، یک هفته تمام تلاش کرد تا بتواند اندکی بیشتر از ۱ میلیون دلار اعتبار از موسسات مختلف دریافت کرده و بتواند حقوق ۲۵۰ کارمند مجموعه را فراهم کند.
ممکن است پس از این روایت، این سوال پیش بیاید که چرا غالب سپردهگذاران بانک سیلیکونولی همگی به طور مشابه پولهایشان را در یک بانک نگهداری میکنند؟ یکی از دلایل این است که بانک سیلیکونولی غالبا به مشتریانی خدمات میداد که سایر بانکها متوجه آنها نمیشدند: استارتاپهایی بدون سوددهی شرکتهای بزرگ اما با رشد امیدوارکننده که برای رشد بیشتر به وامها و اعتبارات موسسات مالی نیاز داشتند؛ کارآفرینانی با سهام ارزشمند ولی حقوق پایین که به ودیعه نیاز داشتند. اگرچه بانکهای سنتی این مشتریان را نادیده گرفتند، بانک سیلیکونولی رویهی متفاوتی را پیش گرفت و مکررا به استارتاپها تحت شرایطی بسیار تسهیلی اعتبار میداد اما با یک شرط کلیدی: استارتاپ مذکور باید تقریبا همهی نقدینگیاش را در بانک سیلیکونولی قرار دهد.
سیلیکونولی همانقدری که مبتکران و نوآوران را مورد توجه زیاد قرار میدهد، به همان نسبت نیز مستعد رفتار گلهای (Herding) است. وقتی که تب یک موضوع مانند هوش مصنوعی داغ میشود، شرکتهای جدید بسیاری به میدان میآیند و سرمایهگذاران نیز تحریک میشوند تا در آنها سرمایهگذاری کنند. با وجود بانک سیلیکونولی نیز رویه مشابهی در دنیای تکنولوژی درباره اینکه شرکتها در کدام بانک سپردهگذاری کنند، ظاهر شد.
چگونه بانک سیلیکونولی ورشکست شد؟
نکتهای که دربارهی همهی بانکها صدق میکند، این است که آنها هیچگاه نقدینگی سپردهگذاران را به صورت یکبهیک نگهداری نمیکنند. در واقع، همانطور که در نسخه ماه قبل اشاره شد، این نقدینگی به شکل وام به صاحبخانهها و شرکتها و نیز در اوراق بهادار سرمایهگذاری میشود. این رویه مادامی که دو اتفاق زیر روی ندهد، مشکلی نخواهد داشت:
۱. سرمایهگذاریهای انجامشده شکست بخورند.
۲. سپردهگذاران راجع به وضعیت بانک دچار نگرانی شوند و بخواهند قبل از اینکه بانک ورشکست شود، سریعا پولهای خود را از آن خارج کنند.
برای بانک سیلیکونولی نیز چنین اتفاقی رخ داد؛ این بانک به مقدار تقریبی ۲/۲۵ میلیارد دلار در داراییهای جدید قصد افزایش سرمایه داشت. این تلاش بانک اما موجب شد که سپردهگذاران احساس نگرانی کنند. در واقع این سوال برایشان ایجاد شد که چرا بانک سیلیکونولی باید تلاش کند که چنین کاری را انجام دهد. از طرف دیگر، این بانک اعلام کرده بود که برای «تقویت موقعیت مالی بانک» و «بهبود سوددهی»، برخی از داراییهایشان را فروختهاند. هرچند که این کلمات امیدوارکننده در اول اعلامیه قرار داشت، اما چیزی که در ادامهی اعلامیه توجه همه را جلب کرد، این بود که بانک متحمل «تقریبا ۱/۸ میلیارد دلار ضرر» در رابطه با سرمایهگذاریهایش شده است. در نتیجه، سهام بانک در یک روز (۹ مارس)، ۶۰ درصد ریزش کرد. شرکتهای VCی برجسته در سیلیکونولی نیز به شرکتهایی که در آنها سرمایهگذاری کرده بودند، توصیه کردند که پولهایشان را از بانک خارج کنند. در ادامه، سپردهگذاران دربارهی پورتفولیوی سرمایهگذاری بانک سیلیکونولی نگران شدند و همانطور که پیشتر ذکر شد، در روز ۹ مارس جمعا ۴۲ میلیارد دلار درخواست خروج پول از بانک توسط سپردهگذاران شد. در نتیجه، FDIC صبح روز بعد بانک سیلیکونولی را تعطیل کرد. تا شب یکشنبه ۱۲ مارس نیز رگولاتورهای فدرال اعلام کردند که آنها همهی سپردهها را ضمانت میکنند، حتی سپردههای بیشتر از ۲۵۰ هزار دلار (که حد پوشش FDIC است).
آیا این اتفاق مشابه سال ۲۰۰۸ بود؟
در واقع، نمیتوان چنین چیزی گفت. در سال ۲۰۰۸، بسیاری از بانکها اوراقی با ارزش غیرواقعی داشتند که نهایتا موجب شد بیش از ۱۰۰ بانک در ایالات متحده ورشکست شوند. اما بانک سیلیکونولی در اوراق غیر قابل اعتماد سرمایهگذاری نکرده بود. این بانک میلیاردها دلار به صورت اوراق بهادار مطمئن به پشتوانهی وثیقه (solid mortgage-backed securities) و نیز اوراق خزانه در اختیار داشت که جزو امنترین داراییها در دنیا به شمار میروند؛ منظور از امن در اینجا این است که تا زمانی که بانک اوراق مذکور را تا زمان سررسید نگه داشته باشد، در نهایت پول خود را به همراه بهرهاش پس میگیرد، حتی اگر ارزش این اوراق با بالا و پایین شدن نرخ بهره، زیاد و کم شود. این بدین معنا است که در در حالی که بانک ریسک اعتباری زیادی نداشته، ریسک نرخ بهره بسیار بالایی داشت. سرمایهگذارانی که اوراق قرضه میخرند، انتظار دارند که بازدهی آن مطابق با نرخ بهره فعلی باشد. برای مثال، فرض کنید اوراق خزانهای به تازگی منتشر شده است که ۴ درصد در سال بازدهی دارد. اگر سرمایهگذاری، اوراق خزانهای در اختیار داشته باشد که ۲ درصد در سال بازدهی دارد و بخواهد آن را بفروشد، باید آنقدر قیمت خود را کاهش دهد که خریدار در نهایت ۴ درصد از مبلغی که برای خرید اوراق پرداخت میکند، به دست آورد. در نتیجه، هرگاه نرخ بهره افزایش یابد، ارزش اوراق کاهش مییابد. در واقع این موضوع ممکن است است برای سرمایهگذاران عادی که اوراق خرید و فروش نمیکنند، مشکلی نباشد ولی برای موسسات و بانکها میتواند دردسر زیادی درست کند. حال ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا بانک سیلیکونولی ریسک نرخ بهرهی زیادی داشت؟ در ادامه، به این سوال مهم پاسخ میدهیم.
سه سال پیش، سپردههای مشتریان در این بانک به ۶۲ میلیارد دلار رسید، که رقم بسیار بالایی به حساب میآید. اما موضوع جالبتر این است که این عدد تا پایان سال گذشته، به حدود ۱۷۵ میلیارد دلار رسید. از آنجایی که بانک سیلیکونولی موسسهی منتخب غالب برجستهترین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Firms) در محدودهی Bay Area بود، استارتاپهایی که تحت حمایت این شرکتها بودند نیز از بانک سیلیکونولی استفاده میکردند. این استارتاپها در سال ۲۰۲۱ تقریبا ۳۳۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کردند؛ تقریبا دو برابر میزان جذب سرمایه در سال ۲۰۲۰. این پول در نهایت از عرضه اولیههای عمومی موفق، ادغام شرکتها و تزریق سرمایه برای استارتاپها، راه خود را به این بانک پیدا کرد. بانک سیلیکونولی مجبور بود این پول را در حوزهای وارد کند. اما این میزان از پول با دورهای از نرخهای بهره پایین همزمان شد که توسط فدرال رزرو برای حمایت از اقتصاد در طی شرایط بحرانی کووید-۱۹ سیاستگذاری شده بود. برای اینکه بانک کمی بیشتر سود کند، آنها میتوانستند اوراقی با سررسید طولانیتر بخرند که به طور کلی، هرچه زمان سررسید اوراق قرضه طولانیتر باشد، نسبت به کاهش ارزش هنگام افزایش نرخ بهره حساسیت بیشتری دارند. این ریسک بانک اما نهایتا منجر به اشتباهی شد که سرنوشت بانک را دستخوش تغییر کرد؛ روسیه به خاک اوکراین تجاوز کرد، قیمت انرژی سر به فلک کشید، زنجیرههای تامین متوقف شدند و نیز تورم به شدت زیاد شد. فدرال رزرو به طور ناگهانی شروع به افزایش نرخ بهرهی کوتاهمدت خود کرد و آن را به ۵ درصد رساند، در حالی که یک سال قبل این عدد تقریبا صفر بود. اگرچه ارزش واقعی سبد سرمایهگذاری بانک سیلیکونولی به لطف قوانین حسابداری امریکا مبهم بود، اما اگر بر اساس ارزشهای کنونی بازار قیمتگذاری میشد، در پایان سال ۲۰۲۲ بیشتر از ۱۵ میلیارد دلار زیان را نشان میداد. بانک سیلیکونولی تقریبا تنها بانکی بود که چنین ضرری را در سرمایهگذاری روی اوراق قرضه به خود میدید، اما این بانک با مشکل دیگری نیز روبرو بود؛ سپردهگذاران. این بانک مقادیر زیادی «پول داغ» (Hot Money) داشت؛ پول داغ به سپردههایی میگویند که میتوانند به طور ناگهانی داراییهای بانک را افزایش بدهند ولی در عین حال ممکن است در یک چشم بر هم زدن از دست بروند و از سپردهها خارج شوند. رکود صنعت فناوری و تکنولوژی موجب شد بسیاری از مشتریان این بانک، هزینههایشان بسیار زیاد شود و در نتیجه، مجبور شوند پول بیشتری از حسابهای خود خرج کنند و آن را از بانک خارج کنند. از طرف دیگر، برخی از کسبوکارهای بانک سیلیکونولی که در ارائه خدمات و سرویسدهی تخصص داشتند، پول خیلی بیشتری نسبت به مشتریان عادی در بانک نگهداری میکردند که عموما بیشتر از حد پوشش FDIC بود؛ به طوری که در پایان سال گذشته، بیش از ۹۰ درصد سپردههای داخلی بانک بیمه نشده بودند. بسیاری از این کسبوکارها روی سپردههایشان به عنوان سرمایهی در گردش یا برای پرداخت حقوق و هزینهها حساب باز میکردند. بنابراین، احتمال بیشتری داشت که پولهای خود را در هنگام مواجهه با اولین بحران جدی خارج کنند. تعداد نسبتا کمی از مردم نیز در موقعیتی بودند که در یک لحظه بتوانند میلیونها دلارشان را از بانک خارج کنند.
بانک سیلیکونولی در واقع به یک اصل پایهی بانکداری بیتوجه بود که سپردهگذاران شبیهبههم، همگی با هم در یک زمان به روش مشابهی عمل میکنند. در واقع، اشتباه بانک سیلیکونولی این بود که بیش از حد روی وفاداری مشتریان حساب باز کرده بود. نتیجهی این اتفاق، یکی از سریعترین ورشکستگی بانکها در تاریخ ایالات متحده بود.
شرایط اقتصادی امریکا چگونه خواهد بود؟
پیشتر به این مطلب اشاره شد که در حال حاضر، دولت ایالات متحده در حال پوشش سرمایه مشتریان بانک سیلیکونولی است. اما این بدان معنا نیست که یک بحران اقتصادی بزرگ دیگر قریبالوقوع است.
روز یکشنبه، ۱۲ مارس، خزانه داری ایالات متحده، اعضای فدرال رزرو و FDIC اعلام کردند که از تمام سپردهگذاران که در بانک سیلیکونولی سرمایه دارند، به طور کامل محافظت خواهند کرد. این خبر پس از تعطیلی این موسسه در روز جمعه، ۱۰ مارس، منتشر شد و کارشناسان این نگرانی را مطرح کردند که انفعال میتواند موجب آشفتگی گستردهتری در صنعت بانکداری شود.
در مدت اخیر، بسیاری این رخداد را با بحران مالی سال ۲۰۰۸ مقایسه کردهاند، زمانی که دولت فدرال حدود ۲۰۰ میلیارد دلار به صدها بانک برای حمایت از سیستم بانکی ایالات متحده اختصاص داد. ابعاد ورشکستگی بانک سیلیکونولی تنها یک بار در تاریخ آمریکا رخ داده بود؛ زمانی که بانک Washington Mutual در سال ۲۰۰۸ سقوط کرد، میلیونها آمریکایی شغلهای خود را از دست دادند و نرخ بیکاری در اوج خود نزدیک به ۱۰ درصد رسید. اما چشم انداز امروزی بسیار متفاوت از سه نیمدههی پیش است؛ در حالی که صنعت بانکداری ممکن است هنوز از خطر دور نشده باشد، به چهار دلیل زیر میتوان گفت که شرایط برای عبور از بحران مالی نسبت به سال ۲۰۰۸ بسیار مساعدتر است:
۱. ایالات متحده امروزه مقررات بانکی سختگیرانهتری دارد.
پس از بحران سال ۲۰۰۸، بانکهای ایالات متحده با مقررات سختگیرانهتری مواجه شدند تا اطمینان حاصل شود که از این صنعت در برابر پیامدهای مشابه در آینده محافظت میشود. این مقررات شامل افزایش سرمایهی مورد نیاز بانکها بود تا بانکها در زمان بحران از سطح ذخیرهی کافی برخوردار باشند. همچنین قوانینی وضع شد تا اطمینان حاصل شود که مؤسسات مالی دارای جریانهای درآمدی متنوع هستند. بانکی به اندازهی بانک سیلیکونولی اما مشمول مقررات مشابه نبود (تا حدی به دلیل قوانینی که در دوران دولت ترامپ تصویب شد)؛ در حدی که برخی مانند سناتور برنی سندرز (Bernie Sanders) آن را عامل سقوط این بانک میدانند. با این حال، این مقررات همچنان در مورد دوازده بانک بزرگ ایالات متحده (که حداقل ۲۵۰ میلیارد دلار دارایی دارند) اعمال میگردد تا احتمال رخ دادن اتفاقی مشابه سال ۲۰۰۸ را کاهش دهد.
۲. دولت فدرال به سرعت برای مهار این بحران اقدام کرد.
دولت فدرال با اعلام اینکه سپردهگذاران بانک سیلیکونولی پوشش کامل سپردهشان را دریافت خواهند کرد، اقداماتی را برای به حداقل رساندن تاثیرات این رخداد بر صنعت بانکداری انجام داد تا از گسترش آن جلوگیری کند. اگر این اقدامات موفقیتآمیز باشد، احتمال ورشکستگی بانکهایی با ابعاد مشابه کاهش مییابد و در نتیجه، از نیاز به کمکهای مالی اضافی جلوگیری به عمل میآید.
۳. بانکهای بزرگتر مشکلی نخواهند داشت.
اگرچه بانک سیلیکونولی در پایان سال گذشته ۲۰۹ میلیارد دلار دارایی داشت که آن را به شانزدهمین بانک بزرگ ایالات متحده تبدیل میکرد، اما همچنان به اندازهای بزرگ نبود که به تنهایی به یک بحران بانکی گسترده دامن بزند. چهار بانک بزرگ این کشور(JP Morgan Chase، Bank of America، Citibank و Wells Fargo)، هر یک بیش از یک تریلیون دلار دارایی دارند که در مقایسه با بانک سیلیکونولی که در دهههای گذشته به شدت به استارتآپهای فناوری برای سپردهگذاری متکی بود، مدلهای کسبوکار این بانکها بسیار متنوعتر و گستردهتر است.
با توجه به موقعیت مالی قوی این بانکها، ممکن است به مهار و پاکسازی این آشفتگی نیز کمک کنند. رگولاتورها در حال حاضر به دنبال موسسهای برای خرید داراییهای بانک سیلیکونولی هستند. گرگ مکبراید (Greg McBride)، تحلیلگر ارشد مالی Bankrate، در بیانیهای بیان کرد که سرنوشت داراییهای بانک سیلیکونولی همچنان در هالهای از ابهام است و اینکه آیا یک یا چند خریدار پیدا میشوند یا خیر نیز همچنان در حال حاضر مشخص نیست.
۴. بازار سهام همچنان در آرامش است.
از اوایل بعدازظهر دوشنبه، ۱۳ مارس، شاخص S&P500 اندکی در تایمفریم روزانه مثبت بود، که نشاندهندهی این است که سرمایهگذاران نگران این نیستند که سقوط بانک سیلیکونولی ویرانیهای بیشتری به بار بیاورد، هرچند که سهامهای بانکی همچنان اوضاع خوبی ندارند.
در حالی که اقتصاد و بازارهای مالی از هم متفاوت هستند، بازار نوسانی میتواند یک شاخص منفی برای یک اقتصاد ضعیف باشد. در نتیجه، اگر همانطور که برخی کارشناسان انتظار دارند اقتصاد ایالات متحده وارد رکود شود، بعید است که شکست بانک سیلیکونولی دلیل آن باشد.